۱۴ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۳۱
جشنواره تفاخر و مدلینگ ..... گور بابای فرهنگ ....... !!
جشنواره ای که قرار بود آیینه ای تمام نما از فرهنگ و هنر مردم ایران زمین باشد و ..... نشد ....
پس از انقلاب اسلامی به منظور ارایه فرهنگ عالی انقلاب اسلامی و بر اساس ایدئولوژی های انقلاب جشنواره های فرهنگی و هنری و ورزشی گوناگونی دز ایران اجرا شدند که در این زمینه شاید یکی از معروفترین و بزرگترین آنها جشنواره بین المللی فیلم فجر باشد .... جشنواره ای که شاید بیشتر داخلی باشد تا بین المللی .... در این جشنواره همواره بخش بین الملل تحت تاثیر جشنواره داخلی بوده است و هیچ گاه به آنچه که نیاز انقلاب از این جشنواره بوده است دست نیافته است نمونه این امر نیز بازار سینمایی کم رونق سینمای ایران در این جشنواره است که بیشتر به جای عرضه محصولاتمان ، فیلم و سریال خریده ایم ......
اماا آنچه که از همه بیشتر در طی سالهای گذشته در این جشنواره به چشم می آید ، فاصله گرفتن سینما گران از متن جامعه است .... قشری که امروز پای سینمای ایران می نشیند چیز دندان گیری را به دست نمی آورد .... برای بنده حقیر که به عنوان مشتی از خروار در طی 10 ماه گذشته 16 بار سینما رفتم و در طول سالهای گذشته نیز این چنین بوده ، از هر 10 فیلم یک فیلم هم با آنچه نزدیک به دیدگاه انقلاب و ایران باشد ندیده ام .....
سینمای ایران دچار یک فضای رخوت گونه و فاسدی شده است که امروزه تمامی مردم با دیدگاه متفاوتی به آن نگاه می کنند .... سینمایی که خالی از سوپر استار شده است و معدود ستاره های مانده نیز این روزها کم کارتر از گذشته شده اند .... سینمایی که رنگ و بوی سیاست گرفته و جریانات فکری آن از لندن نشینان تغذیه می شود ...... سینمایی که در آن ارزش های انقلابی کمرنگ شده است و دچار یک تفاخر بیمار گونه شده است .... سینمایی که در آن زن چادری همواره یک زن بدبخت و بی پول و بی فرهنگ تلقی می شود (البته در اکثر فیلم ها ) ، سینمایی که حریم های اخلاقی را در بسیاری از موارد دریده است .... سینمایی که مروج مشکلات و مصائب جامعه کوچکی از مردم شده است .... سینمایی که مدلینگ در آن ارزش بیشتری دارد .... سینمایی که در آن پول حرف اول را می زند ..... سینمایی ......
خب با این شرایط چه باید کرد ..... به راستی چند سیمرغ از سیمرغ های جشنواره از دیدگاه یک جامعه انقلابی به درستی اعطا می شود .......
چرا سینمای ایران به سمت یک سینمای جایزه گرا پیش رفته است و فیلم می سازیم برای برنده شدن در فلان جشنواره .... بعد هم که برای گرفتن جایزه روی استیج می رویم بویی از ایرانیت و اسلامیت نبرده ایم .....
چند نفر مثل حاتمی کیا ، مرحوم ملاقلی پور ، ده نمکی ، طالب زاده داریم که دردشان درد انقلاب است ... چقدر این سینما بازوی رشد بالنده فرهنگ ایرانی بوده است ..... چقدر در این سینما فرهنگ سازی کرده ایم و فرهنگ صادر کرده ایم .....
در این سینما ما وارد کننده فرهنگ شده ایم و تنها آن را ایرانیزه می کنیم .......
سینما گر ما درد انقلاب ندارد ..... بازیگری که به انواع اتهامات خلاف شرع متهم است نمی تواند در سینمایی باشد و آن سینما درد دین داشته باشد ..... چقدر از سرمایه این سینما صرف هیچ و پوچ می شود ......
چند فیلم تا به حال مثل آژانس شیشه ای ، میم مثل مادر ، اخراجی ها ، کانیمانگا ، چ ، شیار 143 ساخته ایم ...... سینمای ایران پس از 36 سال هنوز بیمار است .... در این سینما خبری از فردین و بهروز وثوق وو...... این ها نیست اما مسکنی که به این سینما در آغاز انقلاب تزریق شد .. عاملی نشده است تا میکروب و عفونت ریه های این سینما را پاک کند تا نفس گرم این سینما بوی انقلاب دهد .......
چرا کارگردانان ما از ساخت فیلم های فاخر ایرانی و اسلامی ترس دارند ..... به راستی این چه مافیایی در سینماست که داد افرادی چون حاتمی کیا را درآورده است .....
افتتاحیه جشنواره را که می دیدم بیشتر شبیه یک شوی لباس بود و شاید تک نقاط مثبت جشنواره هم تحت غرب زدگی شدید آن به چشم نیاید ....
سوالات بسیاری در مورد سینما وجود دارد ولی آنچه ترسناک است جو جامعه سینماست که هیچ گونه نقدی را نمی پذیرد ... و با شعار سینما را برای سینماگران بگذارید پیش می روند .... آیا به راستی قالیبافان ، قلم زنان مس ، سفالگران ، بازیگران تئاتر و ..... فرهنگی نیستند که سینماگران چنین پر مدعا بر طبل خودستاییشان می کوبند .....
تا همین چند سال پیش مرکز جشنواره در کنار مردم بود و حالا در کاخ جشنواره در برج میلاد اندک فاصله ها را با مردم از بین برده اند .....
در طی این سالها فقط جشنواره برگزار کرده ایم تا کارنامه افتخارات پر شود و محتوی هیچ ....آیا وقت آن نشده است تا به دور از هر گونه جهت گیری سیاسی و عصبانیت به جشنواره نگاه کرد .... آیا نباید مدیران این جشنواره دیدگاه انقلابی داشته باشند ....
در هر جایی نگاه میکنی یک عده اشتباهی سوار اتوبوس انقلاب شده اند .... این اتوبوس سر از لندن و پاریس در نمی آورد این اتوبوس یکراست می رود به کربلا... لطفا حسینی باشید .....
نمیدونم شاید من اشتباه میکنم ولی .... لطفا من و مردم را قانع کنید ....
پس از انقلاب اسلامی به منظور ارایه فرهنگ عالی انقلاب اسلامی و بر اساس ایدئولوژی های انقلاب جشنواره های فرهنگی و هنری و ورزشی گوناگونی دز ایران اجرا شدند که در این زمینه شاید یکی از معروفترین و بزرگترین آنها جشنواره بین المللی فیلم فجر باشد .... جشنواره ای که شاید بیشتر داخلی باشد تا بین المللی .... در این جشنواره همواره بخش بین الملل تحت تاثیر جشنواره داخلی بوده است و هیچ گاه به آنچه که نیاز انقلاب از این جشنواره بوده است دست نیافته است نمونه این امر نیز بازار سینمایی کم رونق سینمای ایران در این جشنواره است که بیشتر به جای عرضه محصولاتمان ، فیلم و سریال خریده ایم ......
اماا آنچه که از همه بیشتر در طی سالهای گذشته در این جشنواره به چشم می آید ، فاصله گرفتن سینما گران از متن جامعه است .... قشری که امروز پای سینمای ایران می نشیند چیز دندان گیری را به دست نمی آورد .... برای بنده حقیر که به عنوان مشتی از خروار در طی 10 ماه گذشته 16 بار سینما رفتم و در طول سالهای گذشته نیز این چنین بوده ، از هر 10 فیلم یک فیلم هم با آنچه نزدیک به دیدگاه انقلاب و ایران باشد ندیده ام .....
سینمای ایران دچار یک فضای رخوت گونه و فاسدی شده است که امروزه تمامی مردم با دیدگاه متفاوتی به آن نگاه می کنند .... سینمایی که خالی از سوپر استار شده است و معدود ستاره های مانده نیز این روزها کم کارتر از گذشته شده اند .... سینمایی که رنگ و بوی سیاست گرفته و جریانات فکری آن از لندن نشینان تغذیه می شود ...... سینمایی که در آن ارزش های انقلابی کمرنگ شده است و دچار یک تفاخر بیمار گونه شده است .... سینمایی که در آن زن چادری همواره یک زن بدبخت و بی پول و بی فرهنگ تلقی می شود (البته در اکثر فیلم ها ) ، سینمایی که حریم های اخلاقی را در بسیاری از موارد دریده است .... سینمایی که مروج مشکلات و مصائب جامعه کوچکی از مردم شده است .... سینمایی که مدلینگ در آن ارزش بیشتری دارد .... سینمایی که در آن پول حرف اول را می زند ..... سینمایی ......
خب با این شرایط چه باید کرد ..... به راستی چند سیمرغ از سیمرغ های جشنواره از دیدگاه یک جامعه انقلابی به درستی اعطا می شود .......
چرا سینمای ایران به سمت یک سینمای جایزه گرا پیش رفته است و فیلم می سازیم برای برنده شدن در فلان جشنواره .... بعد هم که برای گرفتن جایزه روی استیج می رویم بویی از ایرانیت و اسلامیت نبرده ایم .....
چند نفر مثل حاتمی کیا ، مرحوم ملاقلی پور ، ده نمکی ، طالب زاده داریم که دردشان درد انقلاب است ... چقدر این سینما بازوی رشد بالنده فرهنگ ایرانی بوده است ..... چقدر در این سینما فرهنگ سازی کرده ایم و فرهنگ صادر کرده ایم .....
در این سینما ما وارد کننده فرهنگ شده ایم و تنها آن را ایرانیزه می کنیم .......
سینما گر ما درد انقلاب ندارد ..... بازیگری که به انواع اتهامات خلاف شرع متهم است نمی تواند در سینمایی باشد و آن سینما درد دین داشته باشد ..... چقدر از سرمایه این سینما صرف هیچ و پوچ می شود ......
چند فیلم تا به حال مثل آژانس شیشه ای ، میم مثل مادر ، اخراجی ها ، کانیمانگا ، چ ، شیار 143 ساخته ایم ...... سینمای ایران پس از 36 سال هنوز بیمار است .... در این سینما خبری از فردین و بهروز وثوق وو...... این ها نیست اما مسکنی که به این سینما در آغاز انقلاب تزریق شد .. عاملی نشده است تا میکروب و عفونت ریه های این سینما را پاک کند تا نفس گرم این سینما بوی انقلاب دهد .......
چرا کارگردانان ما از ساخت فیلم های فاخر ایرانی و اسلامی ترس دارند ..... به راستی این چه مافیایی در سینماست که داد افرادی چون حاتمی کیا را درآورده است .....
افتتاحیه جشنواره را که می دیدم بیشتر شبیه یک شوی لباس بود و شاید تک نقاط مثبت جشنواره هم تحت غرب زدگی شدید آن به چشم نیاید ....
سوالات بسیاری در مورد سینما وجود دارد ولی آنچه ترسناک است جو جامعه سینماست که هیچ گونه نقدی را نمی پذیرد ... و با شعار سینما را برای سینماگران بگذارید پیش می روند .... آیا به راستی قالیبافان ، قلم زنان مس ، سفالگران ، بازیگران تئاتر و ..... فرهنگی نیستند که سینماگران چنین پر مدعا بر طبل خودستاییشان می کوبند .....
تا همین چند سال پیش مرکز جشنواره در کنار مردم بود و حالا در کاخ جشنواره در برج میلاد اندک فاصله ها را با مردم از بین برده اند .....
در طی این سالها فقط جشنواره برگزار کرده ایم تا کارنامه افتخارات پر شود و محتوی هیچ ....آیا وقت آن نشده است تا به دور از هر گونه جهت گیری سیاسی و عصبانیت به جشنواره نگاه کرد .... آیا نباید مدیران این جشنواره دیدگاه انقلابی داشته باشند ....
در هر جایی نگاه میکنی یک عده اشتباهی سوار اتوبوس انقلاب شده اند .... این اتوبوس سر از لندن و پاریس در نمی آورد این اتوبوس یکراست می رود به کربلا... لطفا حسینی باشید .....
نمیدونم شاید من اشتباه میکنم ولی .... لطفا من و مردم را قانع کنید ....
سکس ، خشونت ، خیانت ، دزدی ، سقط جنین ، زن دوم ، روابط عاطفی خارج از عرف ، تجمل گرایی ، بی دینی و...
پیام ها ی جشنواره فیلم ف ج ر...
فجر مارو دزدیدن دارن باهاش پز میدن...