فصل الخطاب دادن سخنان رهبری ، راهگشای باز شدن درهای پیشرفت
سخنان رهبر انقلاب در مرقد مطهر امام خمینی (ره) تفاوت های بنیادین با سخنرانی های معمول ایشان در مرقد مطهر امام خمینی ایراد شد ... سخنانی که بیشتر آن متعلق به اوضاع داخلی کشور و جریانات فکری داخلی بوده است و امسال بر خلاف سال های گذشته به هیچ عنوان به مباحث خارجی به صورت مستقیم پرداخته نشده است .....
رهبر معظم انقلاب به بازنگری اصول فکری و رفتاری امام خمینی (ره) پرداختند و مردم و دولت را به بازگشت به راه امام خمینی دعوت کردند و عدم بازگشت به این راه را با سیلی خوردن همراه دانستن ....ایشان 7 راهکار و اصول را مطرح کردند که به راستی جز اصول لاینفک امام خمینی بوده است و هیچ گروه و جریانی نمی تواند امام را تحریف کند و از این اصول خارج بداند .... پس از رواج گفتارهای شفاهی و خاطرات بسیار عجیب از امام خمینی و نسبت دادن مواردی به دور از افکار امام به ایشان بهترین کار زدودن تفکرات شخصی از جریان شفاف امام خمینی بوده است ....
رهبر انقلاب در لوای سخنرانی خود نصحیت های بسیار حکیمانه ای نسبت به مردم ، دولت و شخص رییس جمهور و تیم مذاکره کننده هسته ای و بیت امام (ره) و جریانات فکری آقای رفسنجانی ایراد داشتند و تمامی این گروه ها را به عدم تحریف امام و پذیرفتن اصول غیر قابل برگشت انقلاب دعوت کردند که بیان این اصول با تایید مکرر مردم همراه بوده است .
آیا به راستی دولت یازدهم به این اصول پایدار است ، خطاب قرار دادن آمریکا به عنوان شیطان یعنی اینکه این کشور دارای رفتاری شیطان صفتانه در هر گفتار و کردار است و هیچ گاه نباید به کردار و رفتار شیطان اطمینان کرد و هیچ گاه نباید به وعده های پوشالی و گمراه کننده آن اعتنا کرد چرا که پیمان بستن با شیطان صفتان نتیجه ای جز ضعف و زبونی و گمراهی و آسیب پذیر تر شدن نخواهد داشت ....
به راستی چه چیزی در تفکر دولتمردان دولت 11 وجود دارد که از هر خط قرمزی برای تفاهم با غرب کوتاه خواهند آمد ، به راستی آنها به صداقت آمریکایی ها ایمان دارند .... !!! آیا به راستی به غرب برای همکاری اعتماد دارند .... چگونه می توان تصمیمات مغرضانه و خنده های پشت میز مذاکره را با هم درک کرد .......
چگونه می توان معتقد بود که در صورت توافق در مسایل مورد مذاکره مشکلات مردم حل خواهد شد ، در حالی که همگان به مشکلات مدیریتی در کشور آگاه هستند .... یا مدیران این دولت در حال حاضر تمام تلاش شان را نمی کنند تا زمان اجرای تفاهم با حل شدن مشکلات ، همه چیز را به
ردن تحریم ها بیندازند و مردم را گمراه کنند و یا واقعا تحت تاثیر جریانات سیاسی افرادی ناکارآمد به مناصب دولتی رسیده اند که در این صورت در شرایط از بین رفتن تحریم ها نیز مشکلات پابرجا خواهد ماند چرا که نوع دیدگاه مدیریتی افراد حاضر ناکارآمد است .....
آیا به راستی امام موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بود ، در حالی که همواره به شیطان بودن آمریکا اذعان داشت ، آیا امام موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا بود در حالی که غربی ها از مرگ امام بسیار خوشحال بودن ........چرا باید یکی از ارکان انقلاب که این روزها از اتوبوس انقلاب جامانده است سعی در تحریف انقلاب داشته باشد .... چرا باید دیدگاه ها اینقدر متفاوت شود .... چرا ..!!
آیا مدیران کشور به مردم و قدرت بیشماری که مردم می توانند برای یک کشور ایجاد کنند اعتماد ندارند ، حلال مشکلات مردم اتکا به درون جامعه و ظرفیت های عظیمی است که در جامعه وجود دارد ، تحریم ها همواره می تواند پلی باشد برای پیشرفت ، چرا دولتمردان ما از تحریم ها خسته می شوند ، دولتمردان باید آنقدر در این زمینه ابتکار عمل به خرج دهند که غربی ها از تصویب تحریم های جدید و هر روزه خسته شوند ، اما ساده ترین راه در این زمینه بالا بردن دست ها و بیان تسلیم بودن است ، چرا تمامی تلاش دولت به حل تحریم ها از طریق کوتاه آمدن است در حالی که می توان راهکارهای دیگری را نیز پیدا کرد .... چرا چرخیدن سانتریفیوژها را به چرخیدن چرخ مردم گره می زنند ، آیا در آمریکا تحقیقات دانشمندان ناسا بر روی زندگی مردم اثرگذار است که ما باید این زور و اجبار را بپذیریم .....
نکته منفی دیگر این است که دولتمردان ما در سایه این مذاکرات همواره از دیدگاه ضعف بوده اند و حمایت از مظلوم را به همنشینی با ظالم ترجیح داده اند ، وقتی افتخار دولت قدم زدن با کری باشد نه توجه به کشورها و ملت های مظلوم نتیجه آن دلسرد شدن ملت ها و دولت ها از انقلابی خواهد بود که روزی آرمان آن مبارزه با امپریالیسم بوده است .....
خدایا همه ما را به راه راست هدایت بفرما .....